معنی بیماری واگیر کلرا
حل جدول
وبا
بیماری کلرا
وبا
بیماری واگیر
اچآیوی/ایدز، گاستروآنتریت، سل، مالاریا، سرخک، سیاهسرفه، کزاز، مننژیت، سیفیلیس، هپاتیت ب، بیماریهای استوایی. به بیماری گویند که توسط عفونت منتقل و علائم و نشانههای بیماری ظاهر شود. این عفونت میتواند توسط ویروس، باکتری، قارچ، تکیاختگان یا انگل ایجاد شود.
کلرا
بیماری وبا
وبا
واگیر
مسری
اپیدمیک
لغت نامه دهخدا
کلرا. [کْل ُ / ک ُ ل ِ] (فرانسوی، اِ) در اصطلاح پزشکی، وبا. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به وبا شود.
واگیر
واگیر. (اِمص مرکب) سرایت. (ناظم الاطباء). || چون دو حریف کشتی گیرند و یکی دیگری را بر زمین زند او گوید که من بی خبر بودم هان واگیر است یعنی دوباره کشتی باید گرفت. (آنندراج). نام فندی در کشتی گیری. (ناظم الاطباء):
وقت واگیر تو شاید به فسون و نیرنگ
که ناستد به جهان سنگ دگر بر سر سنگ.
میرنجات (از آنندراج).
|| ورزشی است پهلوانان را که یک به یک دست بر دیوار نهاده به جانب همان دست بر سینه زور کنند تا سینه برآمده پهن شود. (غیاث اللغات از چراغ هدایت). نام ورزشی است که یک یک دست به دیوار زنند و بردارند. (آنندراج). || مسری. رجوع به واگیردار شود.
فرهنگ عمید
ویژگی بیماری که از یکی به دیگری سرایت میکند،
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی ریتاک (وباء ریتاک از ریتن پهلوی) (اسم) توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است.
فرهنگ معین
سرایت، (دسته عزاداری) تکرار جمع مصراع یابیت ترجیع را، ورزشی اس ت پهلوانان را در گود زورخانه که یک به یک دست بر دیوار نهند و به جانب همان دست بر سینه زور کنند تا سینه برآمده پهن شود، ورزشکار پس از آن که از سنگ گرفتن خسته شد و دیگر [خوانش: (حامص)]
فارسی به انگلیسی
Catching, Contagious, Infectious, Contagion, Transmissible
مترادف و متضاد زبان فارسی
آلودهساز، ساری، مسری
فارسی به عربی
مسک، معدی، وباء
معادل ابجد
751